ریحانه خانمریحانه خانم، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

نازنین دخترم

بدون عنوان

1393/6/15 17:44
نویسنده : وجهیگل
124 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممم بانوی خوبم . عزیز دل .

ریحانه خانوم سه سالی میشه اینجا رو برات ساختم و اما دیگه سراغش نیومدم . چه عمه بدی .

اما یهو الان تصمیم گرفتم بیام و اینجا برات بنویسم چقدر عزیز و خانومی . چقدر مهربونی . چقدر هم اول که ادمو میبینی تحویل نمیگیری و میری ... بعدش محبتت بزرگ میشه و میای پیشم میشینی و بغلم میکنی . میذاری که ببوسمت .

بانوی خوبم اینقدر عشقت در قلبم بزرگه که دل کوچیکم جا براش نداره . اصلا تو و زهرا و آقا هادی گلم داداش خوبت یعنی ! اینقدر منو پر کردید که دیگه جای خالی برای هیچ کسی ندارم که تو دلم راش بدم . بخاطر همین همه ازدستم ناراحت میشن که چرا راشون نمیدم :D

خانم خوشگلم . دیروز تو عقد زهرا دختر عمه تابنده خیلی مهربون و شیطون بودی . وقتی کنارم نشستید و تو زهرا و با من دست میزدید احساس میکردم کل دنیا مال منه .

فدات شم . میخوام از این به بعد بیشتر برات بنویسم . امیدوارم وقت بشه و بتونم .

 

+بعدا یه عکس خوب هم از شما اپلود میکنم خانوووووم! بوسمحبت
 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان حديث
15 شهریور 93 18:10
کاش من یک بچه آهو می شدم می دویدم روز و شب در دشتها توی کوه و دشت و صحرا روز و شب می دویدم تا که می دیدم تو را ..................................... بهترین شادباش ها تقدیم به شما، سلام ازتون دعوت ميكنم بياين وبلاگم برا خوندن يه قصه